سلیگمن شخصی بود که در برهه زمانی مجال حضور خویش در انجمن روانشناسی ایالات متحده، روانشناسی دکتر روانشناس مثبت نگر را صورت دهد. در واقع این نوع روانشناسی به عبارتی روانشناسی میباشد که مزلو و همکارانش بیش تر از سی سال پیش روی درباره آن کلام کردند. این بینش به ما میگوید که شما در حین ملاقات با بعضا اشخاص خوشبینخیس، روراستخیس و شادابخیس میباشید. با وجود اینکه این مجموعه از اشخاص با خطاها شغلی، اقتصادی و خانوادگی بخش اعظمی مواجه میباشند، البته چه عاملی سبب ساز میگردد تا در ملاقات بهاین خیر و خوبی چشم شوند؟ دراین بینش روانشناسان شخصیت شخص و خوشبین بودنش را با معیارهای مختلفی زیرا شاید، تندرست فرضی و جسمی شخص، معیار رضایت شخص از معاش و… میسنجند. سلیگمن توانست از یک طریقه سنتی و کهنه به یک بینش نو و نوظهور رسد، در واقع همین مورد منجر شد تا بخش اعظمی از اشخاص آن را تحت عنوان یک روانشناس سنت شکن در لحاظ بگیرند. او برای دستيابي به اين مكتب علمی ـ كاربردی ساير سعیهاي روانشناسي را زير سئوال نبرده بلكه آن را ناكافي ميداند. او در ارتباط با این پرسش که آیا روانشناسی مثبت گرایی در واقع به عبارتی فکر مثبت میباشد تیتر کرد؟ روانشناسی مثبت گرا یک نحوه تماما علمی و پژوهشی میباشد، اصلا متعلق به شرایط وجود ندارد. در حالی که فکر مثبت متعلق به شرایط میباشد. در غایت آن که روانشناسی مثبت گرا به حقیقت بسیار مجاورت میباشد در حالی که وصال به فکر مثبت شاید بدین اندازه حقیقی و واقعی نباشد. در مجموع روانشناسی مثبت گرا سلیگمن به سه فرمان اصلی تاکید مینماید: 1. صفتهای مثبت اشخاص مانند محبت، علاقه، مهارتهای شخصی، قریحه 2. بهاهای مثبت گروهی و شهروندی 3. تجربیاتهایی که ما بشرها برای آن بها و احترام قائل هستیم. مانند شعف، آرزو ،خوش بینی
سلیگمن شخصی بود که در برهه زمانی مجال حضور خویش در انجمن روانشناسی ایالات متحده، روانشناسی دکتر روانشناس مثبت نگر را صورت دهد. در واقع این نوع روانشناسی به عبارتی روانشناسی میباشد که مزلو و همکارانش بیش تر از سی سال پیش روی درباره آن کلام کردند. این بینش به ما میگوید که شما در حین ملاقات با بعضا اشخاص خوشبینخیس، روراستخیس و شادابخیس میباشید. با وجود اینکه این مجموعه از اشخاص با خطاها شغلی، اقتصادی و خانوادگی بخش اعظمی مواجه میباشند، البته چه عاملی سبب ساز میگردد تا در ملاقات بهاین خیر و خوبی چشم شوند؟ دراین بینش روانشناسان شخصیت شخص و خوشبین بودنش را با معیارهای مختلفی زیرا شاید، تندرست فرضی و جسمی شخص، معیار رضایت شخص از معاش و… میسنجند. سلیگمن توانست از یک طریقه سنتی و کهنه به یک بینش نو و نوظهور رسد، در واقع همین مورد منجر شد تا بخش اعظمی از اشخاص آن را تحت عنوان یک روانشناس سنت شکن در لحاظ بگیرند. او برای دستيابي به اين مكتب علمی ـ كاربردی ساير سعیهاي روانشناسي را زير سئوال نبرده بلكه آن را ناكافي ميداند. او در ارتباط با این پرسش که آیا روانشناسی مثبت گرایی در واقع به عبارتی فکر مثبت میباشد تیتر کرد؟ روانشناسی مثبت گرا یک نحوه تماما علمی و پژوهشی میباشد، اصلا متعلق به شرایط وجود ندارد. در حالی که فکر مثبت متعلق به شرایط میباشد. در غایت آن که روانشناسی مثبت گرا به حقیقت بسیار مجاورت میباشد در حالی که وصال به فکر مثبت شاید بدین اندازه حقیقی و واقعی نباشد. در مجموع روانشناسی مثبت گرا سلیگمن به سه فرمان اصلی تاکید مینماید: 1. صفتهای مثبت اشخاص مانند محبت، علاقه، مهارتهای شخصی، قریحه 2. بهاهای مثبت گروهی و شهروندی 3. تجربیاتهایی که ما بشرها برای آن بها و احترام قائل هستیم. مانند شعف، آرزو ،خوش بینی